شاهد احمدلو بعد از بازی در سه فیلم از مسعود کیمیایی و چند فیلم دیگر، با اینکه افقهای روشنی را در بازیگری پیشرو داشت، کارگردانی را انتخاب کرد و توانست با فیلمهای کوتاهی چون «سینما سگ» و«پس از سکوت» که فیلمی داستانی از پشت صحنه فیلم «کاغذ بیخط» ساخته ناصر تقوایی بود، خودش را در مقام کارگردانی ثابت کند. نخستین تجربه طنز او با فیلم بلند «چند میگیری گریه کنی» هم توانست نظر مخاطبین را جلب کند. احمدلو که پیش از این سریالهای«ماه عسل» و «سه دونگ سه دونگ» را برای تلویزیون ساخته، اکنون سری دوم سریال«خانه اجارهای» را روی آنتن دارد. او میگوید:«این مجموعه شبانه بهخاطر پخش نامنظم و ازهمگسیختهاش توسط شبکه سه لطمه زیادی خورده و تا به حال نتوانسته تأثیری را که باید روی مخاطب بگذارد... .»
- شما کارتان را در زمینه طنز با فیلم چند میگیری گریه کنی شروع کردید که وام گرفته از جریانهای طنز مرسوم آن زمان نبود و المانهای خاص خودش را داشت. چرا در حال حاضر به این نوع طنز گرایش پیدا کردهاید چون خانه اجارهای به نوعی وام گرفته از طنزهای چندین سال پیش است؟
نمیتوان فضای چند میگیری گریه کنی را با فضای خانه اجارهای مقایسه کرد.
- سریالماه عسل هم خیلی با این نوع طنز فرق داشت. خانه اجارهای تشکیل شده از یکسری بازیگر که سبک کارشان مشخص است و کارگردانهای این نوع کار هم شناخته شده هستند. چه چیزی باعث شد کار گردانی این مجموعه را بپذیرید؟
البته پذیرفتن ساخت سریال خانه اجارهای برای شبکه سه(با توجه به اعتمادی که آقای پورمحمدی، مدیر شبکه و تهیهکنندگان مجموعه به من داشتند و اینکه این مسئولیت را به من واگذار کردند) جزو افتخارات من است، چون شبکه سه از پرمخاطبترین شبکههای تلویزیونی کشور است و من علاقهمندی زیادی به ارتباط مستقیم و تقریبا نفس به نفس با طیف وسیعی از مخاطبان دارم. ساخت چنین مجموعهای با مشخصه و معیارهای مشخص هر مجموعه شبانه است و نباید بر آن خرده گرفت، چون همه آنها از یک زبان و معیار مشخص باید پیروی کنند که بهنظر من مسئله حادی نیست و خوشحالم از ساخت این مجموعه، چون نخستین تجربه من در ساخت چنین مجموعههایی است و مطمئن هستم این تجربه ناموفق نخواهد بود؛ اگر مدیران شبکه سه از پخش منظم آن حمایت کنند و پخش این مجموعه محترمانه صورت بگیرد.
- چرا پخش این مجموعه نامنظم است؟
شاید تنگنظریها و خواستن و نخواستنهایی که دستبهدست هم میدهند تا این اتفاق برای پخش این مجموعه بیفتد. یک مجموعه تلویزیونی اینچنینی که معروف به مجموعه تلویزیونی شبانه است، وقتی بهصورت شبانه پخش نشود در واقع تأثیری را که باید، روی مخاطب و طرفداران اینگونه مجموعهها نمیگذارد. نظم، همانطور که در زندگی طبیعی تأثیر زیادی روی پیشرفت دارد، در رشد یک مجموعه هم تأثیر زیادی دارد. نامنظم بودن و سهلانگاری پخش مجموعه خانه اجارهای یا پخش نکردن آن به هر دلیلی، حالا از فوتبال گرفته تا پخش مجموعههای دست چندم کرهای مثل افسانه دونگی و... باعث شده این مجموعه تأثیری را که باید، هنوز نداشته باشد و تا الان که با شما صحبت میکنم، 13قسمت از این مجموعه در طول چهار هفته پخش شده و این یکی از لطمههایی است که تلویزیون به ساخته و پرداخته خودش میزند.
- چند شب پیش قسمتی از این مجموعه به نام فیلمسازی پخش شد که به نوعی هم به نقد فیلمسازان و هم به نقد نهادهای مسئول میپرداخت. آیا این دیدگاه خودتان راجع به وضعیت کنونی سینماست و آیا بهنظرتان در تلویزیون هم چنین وضعیتی حاکم است؟
بله، قسمت «فیلمسازی» که براساس طرحی از پدرم، محمدولی احمدلو بود، درواقع به زبان طنز، مسائل روز سینمای ایران را به نقد میکشید. متأسفانه این جوی است که در فضای کنونی سینمای ایران حاکم است و این قسمت کاملا با تفکر من یکی بود و خیلی به این قسمت علاقهمندم، چون مسائل روز سینمای ایران را مورد بررسی قرار میدهد.
- در حال حاضر بیشتر اهالی سینما از وضعیت حاکم بر آن گله دارند اما در این مجموعه نیم بیشتری از نقد متوجه خود اهالی سینما و فیلمسازان بود...
پرده سینما نمود بارز فرهنگ، ادبیات و سینمای هر کشوری است. همانطور چارچوب و قاب تلویزیون هم نمایانگر پیرامون آن سرزمین است. در واقع اگر بخواهیم معضلات اصلی حاکم را مورد بررسی و سنجش قرار دهیم، باید به پرده سینما و قاب تلویزیون مراجعه کنیم.
- البته منظورم این بود که آیا شما نقش اهالی سینما را در این رکود مؤثر میدانید؟
هر اتفاقی که در هر سرزمینی رقم میخورد مسئولیتش برعهده مردمان آن سرزمین است؛ در جامعه کوچکتری هم مثل سینما هر اتفاق خوب و بدی ریشه در آدمهای آن دارد. آدمهای جامعه سینمایی بیتأثیر در شکل کنونی آن نیستند.
- اشاره به این کردید که کارهای شبانه معیارها و چارچوب خودشان را دارند. بهنظرتان کارگردان در کاری که مرزهایش کاملا مشخص است چه نقشی دارد؟
نقشی که میتوانم به جرأت از آن دفاع کنم بعد بصری، نوع ارائه تصاویر، گرافیک حاکم و فرم این مجموعه است. شاید از نظر محتوا کارهایی شبیه به این دیدهاید اما از لحاظ فرم و ساختار شاید چنین کاری کمتر تجربه شده است که یکی از مشخصههای مجموعه خانه اجارهای است. البته من تمام انتقادها را میپذیرم، چون این نوع کارها و هر نوع کار دیگری ریشه در متن، ایده و طرح آن دارد که پایه و اساس کار است؛ منتها نباید بعد از 12، 13قسمت در مورد یک مجموعه 75قسمتی قضاوت کرد. اگر کار تداوم منظمی داشته باشد به مرور میتوان قضاوتهای بهتری داشت؛ ما نقدها و معایب کار را میدانیم و رفتهرفته با پخش همزمان به اشکالات پی میبریم و چون کمال گرا هستیم و به افقهای دورتری میاندیشیم، سعی میکنیم نواقص را رفع کنیم و قدمهای بهتری را برداریم.
- تفاوت عمده سری جدید این مجموعه با سری قبلی آن در چیست؟
در واقع تفاوت آن در سلیقه متفاوت دو کارگردان است. بالطبع دو آدم متفاوت دو نگاه و دو دیدگاه متفاوت دارند که تأثیر بسزایی در ساختار مجموعه دارد. در این سری شما تغییرات عمدهای در صحنه، لباس و گریم میبینید که مجموعه آنها عواملی است که روی هم رفته شکل یک مجموعه را تعریف میکند؛ یعنی تعریف سری اول با سری دوم مجموعه خانه اجارهای کاملا متفاوت است. با تغییراتی هم که از قسمت 25 به بعد در سری دوم رخ داده، شاهد اتفاقات بهتری هستید، چون تغییرات اتفاق افتاده در جهت علاقه و نزدیک شدن به سلیقه شخصی من است.
- فکر میکنم در سری جدید بیشتر به مسئله نقد پرداخته شده...
شاید بهخاطر پسزمینه و نگاه اجتماعی است که همیشه از انگیزهها و علایق من بوده و سعی کردهایم در چارچوب کاری و زمین بازی خودمان که اندازهاش خیلی وسیع و گسترده نیست، بهترین بازیکن باشیم و به مسائل روز جامعه بپردازیم.